سوال:اگر بپرسیم چرا با ماهواره مخالفید؟ میگویند موجب انحراف بچهها میشود! آیا بهتر نیست که بچهها خیلی چیزها را در خانه یاد بگیرند؟ بیرون که قابل کنترل نیست. مگر ماهواره فقط فیلم مستهجن دارد؟ چرا به صرف استفاده نابجا باید خود را از فناوری پیشرفته محروم کنیم؟ پاسخ:قبل از این نیز راجع به موضوع حرمت شبکههای ماهوارهای مطلبی درج شده بود که با کلیک روی شماره (1) میتوانید مطالعه نمایید. اما با توجه به تفاوت جنبههای سؤال پاسخ ذیل ایفاد میگردد که تقاضا میشود با دقت و درایت مورد توجه – به ویژه جوانان و دانشجویان – قرار گیرد.
در کشور ما نه تنها هیچ کس با ماهواره و صنعت آن مخالف نیست، بلکه سیاستها و سرمایههای کلانی نیز به دستیابی و پیشرفت در این صنعت اختصاص داده شده است. و اساساً ماهواره یا سایر فنآوریهای تکنولوژی، چیزی نیستند که کسی بخواهد با اصل آنها مخالف باشد. مگر آن که کاربردی جز شر و ضرر به انسان و انسانیت نداشته باشند. مثل بمب اتم یا سلاحهای کشتار جمعی و ... .
پس مخالفت فعلی، مخالفت با مخاطب قرارگرفتن شبکههای ماهوارهای است که عمدتاً در اختیار استکبار جهانی، صهیونیسم بین الملل و شبکههای نشر و توزیع فساد و فحشا قرار دارد.
اگر به خاطر داشته باشید یا بپرسید، در دورهای استفاده از دستگاههای پخش ویدئو خلاف و نوعی جرم بود. اما اکنون نه تنها جرم نیست، بلکه دیگر از رده خارج شده و جای خود را به تکنولوژیهای جدیدتر مانند انواع CD player و DVD داده است. سرنوشت ماهواره نیز همین گونه است.
البته برخی گمان میکنند که ابتدا چون نمیدانند چیست، تحریم میکنند. اما این فقط یک جوسازی است. مگر میشود که هر عوامی در هر روستای دور افتادهای بداند دیش و ماهواره چیست و دیگران ندانند؟! بلکه موضوع بسیار اساسیتر است.
وقتی یک تکنولوژی رسانهای وارد یک کشور و یک فرهنگ میشود و آن کشور هنوز خود تولیدی ندارند، ناچار است مصرف کنندهی تولید دیگران باشد. در واقع با آغوش باز نفوذ فرهنگ بیگانه را بپذیرد و با دست خود فرهنگ بیگانه را به مردمش تحمیل نماید و ثبات فرهنگی، سیاسی و حتی استقلال خود را به مخاطره بیاندازد. لذا نظامهای سیاسی و فرهنگی هوشیار (نه فقط ایران) برای جلوگیری از این نفوذ و این جنگ نرم مغلوبه، برای مدتی استفاده از آن را منع میکنند تا آن کشور مطابق با فرهنگ خود تولید داشته باشد و از آن پس آزاد میشود. یعنی بیان میشود که اکنون هم تولید و برنامهی خوب و مفید وجود دارد و هم تولید و برنامهی بد و مضر. دیگر انتخاب با خودتان است. مانند ویدئو یا اینترنت و ... .
این سیاست خاص جمهوری اسلامی ایران نیست و در کشورهای دیگر نیز جاری است. چنان چه میزان فیلترینگ آمریکا، انگلیس و ... به مراتب بیش از نظامها و فرهنگها و کشورهای دیگر و از جمله جمهوری اسلامی ایران میباشد.
کارشناسان آلمانی طی یک سری تحقیقات دقیق و کارشناسانه به این نتیجه رسیدهاند که پخش برنامههای آمریکایی برای کودکان و تماشای آن توسط کودکان، نتایج بسیار نامطلوب و مخربی در روان و تربیت کودک دارد. آنها اعلام نمودند: یک کودک آلمانی اگر فقط در ساعت مقرر شده مخاطب برنامههای متنوع کودکان را در شبکههای معروف آلمان باشد، در طی 8 سال [از 4 سالگی تا 12 سالگی]، حدود 80 هزار صحنهی خشنونت و 14 هزار قتل میبیند! و سپس از اذهان عمومی میپرسند: از آیندهی چنین کودکی چه انتظاری دارید؟! و توصیه میکنند که مانع تماشای برنامههای کودکان تولید آمریکا توسط فرزندانشان گردند. و هیچ نگران عقب افتادن از فنآوری نیز نیستند. چرا که به اثر «ذکر» شنیداری و دیداری، اگر چه در نیای مجازی به خوبی واقفند.
بدیهی است اگر یک کودک از 4 سالگی تا 12 سالگی شاهد هر پنج نوبت نماز پدر در هر روز باشد، فقط 14600 نماز دیده است. اگر شاید اصلاً نفهمد نماز چیست؟ اما فقط با دیدن برنامههای مخصوص کودکان در همین مدت بیش از یکصد هزار بار ناهنجاری رفتاری و اخلاقی دیده است.
مضاف بر این باید دقت داشت که «برنامه» هر چه که باشد، تکنولوژی نیست. بلکه نوعی آموزش و تبلیغ است. لذا نه مخاطب قرار گرفتن آن سبب رشد فنآوری میگردد و نه پرهیز از آن آدمی را از صنعت و فناوری محروم مینماید. مستهجن و مضر نیز فقط فیلم سکسی نیست، بلکه حتی اخبار و گزارشات دروغ و در راستای اهداف صهیونیسم نیز میتواند بسیار مضرتر از یک فیلم سکسی یا جنایی و خیالاتی باشد.
اینک بدون هیچ تعصبی قضاوت کنیم که تماشای صحنههای مستهجن و ضد اخلاق، شوهای ایتالیایی یا فرانسوی، اخبار صهیونیستی و ضد اسلام، فرهنگ و کشور در شبکههای CNN – BBC – VOX – VOA و ...، تماشای فیلمهای هالیوودی، هندی یا ترکی، مخاطب قرار گرفتن شماره تلفن فاحشههای آمریکایی، اروپایی و حتی عربی و ...، چه رشد در فرهنگ، علم، تکنولوژی و ... ایجاد میکند که پرهیز از آنها موجب عقبافتادگی گردد؟! لذا وقتی فناوری و ابزاری رسانهای مانند: انواع سیستمهای پخش، ماهواره، اینترنت و ...، وارد یک کشور و فرهنگ یک ملت میشود و در آن کشور هیچ تولیدی وجود ندارد تا مخاطب حق انتخاب داشته باشد، ممانعت رسمی از استفاده، سیاستی بسیار معقول و مطلوب است و وقتی تولید داخلی نیز به حد مطلوب رسید، مصرف عموم آزاد میگردد، چرا که دیگر قدرت انتخاب وجود دارد و تحمیلی در میان نیست.
اما راجع به بخش دوم سؤال مبنی بر آموزش در خانه، باید با بصیرت کامل مراقب تبلیغات توجیهی دشمنان به ویژه در جنگ نرم باشیم.
کودک ما در خانه چه چیزی از برنامههای رسانهای غربی یاد میگیرد که ما بگوییم فراگیری در خانه بهتر است؟ مثلاً آیا معقول است که بگوییم: بهتر است فرزند ما در خانه جرم، جنایت، خشونت، تجاوز، فریب، خدعه، اعتیاد، رقصیدن در مجامع عمومی، لباسهای پوشیدنهای سکسی ... و سایر ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری را فرا بگیرد، چون بیرون از خانه قابل کنترل نیست؟! مضاف بر این که فرزند این آموزهی خود را در کجا جامهی عمل میپوشاند؟! آیا درست که فضای خانه را آموزشگاه و دانشگاه تئوری و مجازی انحرافات نماییم تا در بیرون محقق گردد؟! آیا با توجه به مخاطرات و مهلکات بیرون از خانه، بهتر نیست دست کم داخل خانه را نه تنها پاک از هر گونه پیامرسانی یا تبلیغ فساد قرارداده، بلکه آن را به مهد و دانشگاهی مبدل کنیم که موجب تقویت ایمان و ایمنی از آسیبهای بیرونی میگردد؟!
جالب و جامع بود